بعدها، بسیاری از فرش ابریشمی کرامتیان با بافت ظریفتر، نقشهای ظریفتر و رنگهای غنیتر عمدتاً هندسی و احتمالاً از آسیای صغیر در اروپا ظاهر شدند.
آنها توسط نقاشان فلاندری مانند هانس مملینگ ، یان ون ایک و پتروس کریستوس با چنان مهارتی به تصویر کشیده شده اند که گره های جداگانه گاهی قابل مشاهده است.
امروزه بسیاری از این طرحها در منطقه برگاما در آسیای صغیر و جنوب قفقاز تکرار میشوند که کار تاریخگذاری را پیچیده میکند.در مورد فرش ابریشمی کرامتیان ایرانی قبل از قرن پانزدهم، زمانی که هنر در حال نزدیک شدن به اوج خود بود، اطلاعات کمی در دست است.
تهاجم مغول در قرن سیزدهم، زندگی هنری ایران را دچار رکود کرده بود، که تنها تا حدودی توسط رنسانس تحت سلسله ایل خان مغول (1256-1353) بازسازی شد.
اگرچه فتوحات تیمور (متوفی 1405) از بسیاری جهات برای ایران فاجعه آمیز بود، اما او به صنعتگران علاقه داشت و آنها را از کار در کاخ های بزرگ خود در سمرقند صرف نظر کرد.
در زمان جانشین تیمور، شاه رخ (متوفی 1447)، هنر از جمله، تقریباً به طور قطع، فرش ابریشمی کرامتیان شکوفا شد. تولید آنها منحصراً توسط کارگاههای کاخ و دستگاههای بافندگی یارانهای دربار، به آنها وحدت سبکی بخشید.
و مشتریان حساس و پشتیبانی سلطنتی مجلل مواد عالی و بالاترین مهارت را تضمین می کند. در قرن 15 هنر ازکتابی که مدتها به عنوان عالیترین دستاورد هنری به شمار میرفت و قرنها دستاورد عالی را پشت سر داشت به درجهای از ظرافت و پیچیدگی ناشناخته قبل و یا از آن پس رسید.
صحافیها، پیشانیها، سرفصلها، و در خود مینیاتورها، سایبانها، پانلها، برجها و فرش ابریشمی کرامتیانهایی که فضاها را تجهیز میکردند، همگی غنیترین و ظریفترین نقشها را دریافت کردند.
این نقوش زیبا در درجات مختلف توسط هنرهای دیگر تخصیص یافتند و ویژگی خاص فرش ابریشمی کرامتیانهای درباری آن دوره، تنوع رنگ، نبوغ و طیف تخیلی طرحهای نقشآفرینی و طراحی فوقالعاده را به حساب میآورند.
هم شفاف و هم گویا از جمله محصولاتی که از تذهیب کتاب الهام گرفته شده بود، فرش ابریشمی کرامتیان های مدالیون شمال غربی ایران بود که شامل یک مدال وسط بزرگ است که با آویزها یا کارتن هایی در محور بلند و با طرح های ربع مدال در نواحی گوشه متصل شده است.